خراب کردم.. همیشه ازین گند هامیزنم استرس میگیرم و بعد یکجوری آن گند را ماست مالی میکنم اما نمیدانم چرا درس نمی شود..دفعه بعد باز هم همین اشتباهات کوچک که به چشم نمی آید و نادیده شان می گیرم درآخر کار ،تمام زحماتم را به باد می دهند..

 

نشسته ام زانوانم را در آغوش کشیده ام و منتظرم معجزه ای رخ دهد..و پیشاپیش تسبیح الحمدالله بابت شکر آن معجزه ی رخ نداده میچرخانم!