چند روز پیش خودم را به زور از قرنطینه خانگی بیرون کشیدم و برای اینکه هوای خوش بهاری را با اکسیژن حبس شده در ریه هایم جایگزین کنم خودم را پرت کردم در یکی از کوچه های پر درخت و زیبای اطراف خانه ام..

کمی قدم زدم و از آفتاب بهاری لذت بردم ،گیسوان سبز درختان را که با شکوفه های سفید ، صورتی و لیمویی آراسته بودند سیر دیدم و عشق کردم..

همانطور که سر به هوا طور قدم میزدم ناگهان خانومی که عینک آفتابی بزرگی به چشم هایش بود و برای ایمن ماندن در مقابل کرونا ماسکی به صورت داشت به سمتم آمد و نامم را به زبان آورد؛ نگاهش کردم و چیزی نگفتم

از ظاهر و لباسش اینطور دستگیرم شد که همسن و سال خودم است و با شنیدن صدایش مطمئن شدم که خانوم جوانیست.جلو آمد و پرسید:

- فلانی؟خودتی؟

با تعجب نگاهش کردم! گفتم :

_بله اما شمارو به جا نیاوردم!

عینکش را برداشت و ماسکش را برای چند لحظه پائین کشید؛ متوجه شدم یکی از دوستان دوران دبیرستان است که از قضا خیلی هم در آن سال ها با هم رفیق و شفیق نبودیم اما از آنجا که دیدن اتفاقی هر آشنایی در خیابان جذاب است احساسش را درک کردم و با لبخند بزرگی گفتم :

_شما فلانی هستی! دبیرستان ...!

 تائید کرد و ابراز کرد ای کاش کرونا نبود تا میتوانست در آغوشم بکشد و ابراز احساسات کند و من داشتم به این فکر می کردم که همان وقت ها هم هیچوقت یکدیگر را در آغوش نکشیده بودیم ؛حتی به خاطر آوردم که گاهی سر ناسازگاری با هم داشتیم!

پس از کمی گفت و شنود با دیده ی خریدارانه براندازم کرد و گفت: چقدر تغییر کردی!!!ظاهرت,حرف زدنت ، تفکراتت!همه چی!

من به گفتن جمله  " شما هم همینطور " بسنده کردم.

پس از کمی گپ زدن در مورد خودش و سوالاتی در مورد من و زندگی ام شماره تماسم را گرفت و با جمله "  اما واقعا خیلی تغییر کردی! "  مکالمه را به پایان برد.

در راه بازگشت به خانه ام به یادآوردم چند باری از این و آن جمله ی " خیلی تغییر کرده ای " را تحویل گرفته ام اما راستش دلیل اینهمه تعجب را نمیفهمم!

مگر نه اینکه ما انسانها برای تغییر و تکامل به این دنیا پای میگذاریم؟

مگر نه اینکه از کودکی در گوشمان خوانده اند " تو دیگر بزرگ شده ای"  یعنی اینکه درست رفتار کن!یعنی هر سال که به سنت اضافه شد باید رفتارت متفاوت از سال قبل باشد!

پس اینهمه تعجب برای چیست؟اگر قرار بود هنوز شبیه همان دخترک پخمه ده_دوازده سال پیش باشم پس چرا هر سال شمع روی کیک عدد جدیدی را نشان می دهد؟

مدت هاست تصمیم گرفته ام هر روز تغییر کنم .. هر روز بیاموزم و سعی کنم به تکامل نزدیک شوم، اینکه هر روز احساس کنم نسبت به دیروز بالغ ترم برای من خوشایند تر است.

 

چنان که پیامبر اسلام صلّى اللّٰه علیه و آله و سلم فرموده:

هر کس دو روزش یکسان باشد،زیان برده و هر کس فردایش از امروزش بدتر باشد،ملعون است و کسى که نقصان عملش را ترمیم نکند عقلش ناقص است و کسى که عقل و عملش در حال نقصان و فروکش باشد،مرگ برایش از زنده ماندن بهتر است.

 

 

پ.ن=به امید اینکه روزی در خودم کمترین عیب و نقص ها را ببینم و مدام بابت حرف ها و رفتارهایم پشیمان نباشم.

پ.ن2= اینو امشب خوندم دیدم با نوشته ی من بی ارتباط نیست :)   ==>

 

💕فقط یک نفر را میشناسم 
که معقول و سنجیده رفتار میکند

او خیاط من است

زیرا هربار که مرا می بیند
از نو اندازه گیری میکند

بقیه به معیارها و عقاید کهنه خود
درباره من پایبند هستند
.